دنیای این روزای من...
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است...دنیای این روزای من...
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است...درباره من
سلامٌ لِلّذینَ اُحبّهم عبثاً ...
سلام
به کسانی که
بیهوده دوستشان داشتم ...
ادامه...
پیوندها
- تفکرات دهه دوم زندگی
- روز نوشت های آفتاب پرست یکرنگ
- Black & white
- برای همیشه با من باش
- اتل متل دلکم
- میم مثل مثبت اندیشی نونوچه!
- ت مثل تنهایی...
- مرلین
- خلوتگاه من
- فرشته مرگ
- میم مثل مینای من...
- کلبه تنهایی
- یک استکان حرف
- یک استکان شعر
- ما
- سلام غریبه
- Just Kiss
- دوست
- شکلات تلخ
- بازم...
- تنهای تنها...
- همیشه عشق
- گذر موقت...
- NO LOVE... NO LIFE...NO NEXT...JUST
- پری نوشته ها
- تنها
- سرگردون این دنیا
- ارغوان من
- This is my room
- ما (اصلی)
- وبلاگ نویس یخ زده
- گیل پیشی
- لیمو
- عمه جان
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- فروردین 1403 2
- اسفند 1402 1
- بهمن 1402 1
- دی 1402 4
- آذر 1402 1
- آبان 1402 4
- شهریور 1402 6
- مرداد 1402 2
- تیر 1402 5
- اردیبهشت 1402 2
- فروردین 1402 3
- اسفند 1401 1
- بهمن 1401 1
- آذر 1401 1
- شهریور 1397 1
- تیر 1397 1
- خرداد 1397 6
- فروردین 1397 1
- اسفند 1396 2
- بهمن 1396 3
- دی 1396 1
- آذر 1396 1
- آبان 1396 1
- مهر 1396 1
- مرداد 1396 2
- خرداد 1396 1
- اردیبهشت 1396 2
- فروردین 1396 3
- اسفند 1395 1
- شهریور 1395 1
- دی 1394 3
- آبان 1394 1
- خرداد 1394 2
- اردیبهشت 1394 1
- دی 1393 1
- فروردین 1393 1
- دی 1392 1
- مهر 1392 1
- شهریور 1392 1
- تیر 1392 1
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 1
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 1
- بهمن 1391 1
- دی 1391 2
- آذر 1391 1
- آبان 1391 5
- مهر 1391 5
- شهریور 1391 8
- مرداد 1391 1
- تیر 1391 3
- فروردین 1391 4
- اسفند 1390 2
- بهمن 1390 3
- دی 1390 2
- آذر 1390 4
- مهر 1390 1
- شهریور 1390 11
- مرداد 1390 8
- تیر 1390 3
- اردیبهشت 1390 1
- فروردین 1390 1
- اسفند 1389 1
- بهمن 1389 1
- دی 1389 1
- آذر 1389 6
- مهر 1389 3
تقویم
فروردین 1403| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | ||||
| 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
| 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
| 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
| 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آمار : 82032 بازدید
Powered by Blogsky
اگه به این سوال جواب درست بدید یعنی زمینه ی قاتل شدن رو دارید!!!
بچه ها یه معما می نویسم هرکی تونست جواب درست بده یعنی شدیدا زمینه ی قاتل شدن رو داره! الکی هم نیستاااا!!
یه خانمی مادرش می میره.تو مجلس ترحیم مادرش یه پسری رو می بینه و ازش خوشش میاد.
بعد چند وقت خواهر خودشو می کشه!
چرا؟؟؟!!
منتظر جواباتونم!!!
نتیجه نوشت: بابا ایول شما همه تون یه پا قاتل بودین واس خودتون!!
مثه اینکه فقط من جوابو اشتباه گفتم!!!
جوابش همونطور که بچه ها گفتن اینه:چون دوباره پسره رو ببینه!!
البته فقط اونایی که همون لحظه این جواب به فکرشون رسید زمینه قاتل شدن دارن!
نه شمایی که ۳ ساعت فکر کردی رو معما که چه طور جواب بدی که به قاتل بودن بخوره!!
:دی
Pariiish
شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:54 ب.ظ
اولللللللللللللللللللللللللللللل
ایا
اولی!!! اولی!!!
چون قاتال بوده؟؟؟؟؟؟
اااااااااااااه!!!
عجب جوابی واقعا!!!!
تو یه نابغه ای !
من بهت افتخار می کنم.
والاااا...
فک نکنم مثلث عشقی باشه...
باید از یه مثلث عشقی پیچیده تر باشه معمات!!!!
نمیدونم... شاید واسه خاطر ارث و ایناست!!!!
نمیدونم!
آورین...
یه کم دیگه فکر کنی به جواب می رسی!!
تو تواناییشو داری!!
آقا دیگه به نظرات جواب نمیدم!!!
به سوالاتم همین طور!!
خودتون حدس بزنین!!
این معمای تورو فقط شرلوک هولمز بایستی بیاد حل کنه
شروینم حالا شاید تونست!!!
سلاااام پری
چطوری؟
فک کنم دوست پسر خواهرش بوده!
اول شدم بلخره
معماش خیلی ساده بود که
نه باباااااااا!!!
میگم تو ترشی نخوری یه چی میشیاااا...
قدر خودتو بدون!!!
بعد از مرگ خواهرش واسش مراسم تدفین می گیره و اونطوری می تونه عشقشو ببینه دوباره!
جان من بگو همینه؟
من قهمیدم بگم؟؟؟
چون دوباره تو مجلس ختم خاهرش ببیندش
واسه این که دوباره پسره رو ببینه
این دفعه تو مجلس ترحیم خواهرش
بنظر من چون مامانش مرده و از اون پسره خوشش اومده رفته خواهرشو کشته!
همینه همینه . حالا دس دس واسه پوریا
یوووووووووهوووووووووو سلام
خب معلومه دیگه
تا دوباره همون پسر رو تو مجلس ترحیم خواهرش ببینه
همه بروبچس قاتلن
قاتلای عزیز سلام
هرکی باشه تو نیستی!!!
چی شد؟!!!؟!؟؟!
طرف خواهرش رو میکشه تا دوباره مراسم یرگذار بشه و او پسره رو ببینه؟!
خو اینطوری برای هر بار دیدن پسره باید خونوادشون یه قربانی بده که!
بعد واسه عروسی هم کل تایفه رو گردن میزنند دیگه!!!!!
خداییش به اینم میگند معما؟!؟
گیر آوردی ها پری!!!!!
خب من از خودم در نیاوردم که!!!
از نظر علمی ثابت شده!!!
اهم!!!
مهم اینه که نه من نه تو عرضه قاتل شدن نداریم!!
خیالت راحت!!
سلام بر قاتلین عزیز... میبینم که جمعتون جمعه!
یه چنتا مورد واسه کشتن دارم! کسی بود خبر بده
ولی پری تو هم نا امید نشو... بالاخره یه روز یه قاتل حرفه ای میشی... تو استعدادشو داری...
دیر کردیااااا مستر!!!!
وگرنه شاید تو هم جزو برندگان خوش شانس این مسابقه بودی!!
به هرکدومشون به رسم یادبود یک دستگاه ناخنگیر برقی دادیم!!!
سلام پری جون
راستش من اینو قبلا شنیده بودم
اون موقع تنها چیزی که به ذهنم رسید مثلث عشقی بود که تابلو بود جوابش نیست. ولی خوب به هر حال چیز دیگه ای به ذهنم نرسید. جواب اصلی رو دوستم بهم گفت، وگرنه منم عرضه ی قاتل شدن ندارم
خوبه که اعتراف می کنیی!!
سلام عزیزم
این معما قدیمی شده بوده ها
اونایی که جواب دادن حتما میدونستن
یه مدتم من اینو تو بلاگ قبلیم گزاشته بودم
اا!! من تازه شنیده بودمش!!
سلام!
حتما می خواسته دوباره پسره رو ببینه
زحمت کشیدی!
جوابو نوشتم که!!!
با اجازه کپی میکنم
راحت باش!!
احتمالا به پسره در آخرین لحظه ها ابراز علاقه کرده و پسره بهش گفته که دوست خواهرشه و سریعا محل راترک کرده
بعد دختره خواسته اون پسره را بکشه مونده بوده چه جوری گیرش بیاره و بعد به این نتیجه میرسه که اگه خواهرش را بکشه حتما پسره واسه مجلس ختم میاد و اون میتونه با خیال راهت اونجا ترتیب پسره را بده
ضمنا اینا همه 100درصد آمریکایی بودن
زحمت نکش دیگه جواب یه کم پایین تر بود!
میگم استعداد فیلم نامه نویسیت (از نوع هندیش) خوبه هاااا!!
سوژه خوبی بود!!!
حالا شما چرا انقد آنتی امریکنی!!!؟