دنیای این روزای من...

هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است...

دنیای این روزای من...

هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است...

weekly report

رفتم یه سر به وبلاگایی که لینک کرده بودم بزنم ببینم چه خبره کی هست کی نیست...خیلی عجیب بود تقریبا اکثرشون از سال ۹۲ به اینور دیگه ننوشتن به جز ۳  نفر.

خیلیا وبلاگاشون حذف، فیلتر یا رمزگذاری شده بود. ولی بازم دلم نیومد حذفشون کنم.  شاید برگشتن یه روز.

اون  زمانی که من شروع کردم به نوشتن فکر کنم شونزده هفده سالم بود.خیلی دوست دارم بدونم الان کسی هست که همسن اون موقعای من باشه و باز وبلاگ بنویسه؟ حتم دارم آدم خیلی جالبیه.الان انقد همه ویژوآل شدن و دوست دارن عکس و فیلم زندگی روزمرشون و به اشتراک بذارن که همچین احتمالی خیلی خیلی کمه.

بازم خداروشکر که زمان من هنوز خیلی  این چیزا مد نشده بود چون یه سری از کامنتای خودمو میخونم تنها حسی که بهم دست میده  مورموره. چه برسه که عکس و فیلمم میذاشتم. :)) بعد رفتم فیس بوک و اونجا هم بیشتر مطالب بقیه رو شیر میکردم و حکم بازی میکردم.اینستاگرامم که اصلا با اون اینترنت بالا نمیومد.خدارو شکر یه مدت کوتاه بعدم فهمیدم من آدم عکس گذاشتن تو اینستا نیستم. یعنی خیلی هم موقعیتای خوب پیش میومدا عکسم زیاد داشتم ولی با خودم میگفتم الان اینو پست کنم که چی بشه؟ خب به بقیه چه؟! و استوری و  پستای بقیه رو هم با جمله خب به من چه رد میکنم 

باز خوبه این گوشیای هوشمند یه آمار هفتگی به آدم میدن که در روز چند ساعت با کدوم برنامه کار کردی.فعلا فقط حس شرمندگی دارم از دیدنش.امید است کم کم ترک کنم و به نزدیک صفر برسونم.


نظرات 6 + ارسال نظر
بردیا شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 11:24 ب.ظ

نه بابا زیادن
چند نفری که پایه ثابتن
ی چندوقت جوابشونو ندی کلا دیگه نمیان البته وبت
اصلا سر همین که برهوته و کسی نیست من دوسش دارم
راحت میشه نوشت

آره.ولی یه موقعی اینجا کلی دوست داشتم. همه شونم بچه های خوبی بودن بعد چند سال که فعالیت نداری یهو میبینی همه رفتن. باز تنها موندی.اینجوریم آدم احساس میکنه با دیوار داره حرف میزنه :)) اولش سخته ولی بعدا با خودت میگی اوکی دارم خاطراتمو ثبت میکنم که بعدها از این روزا یه چیزایی یادم باشه.

بردیا شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 11:33 ب.ظ

اون خاطرات ثبت کردنه
و حرفاتو بی قضاوت و دغدغه زدن

اوهوم. انشالللهههه که بی دغدغه باشه.

رامین شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 11:33 ب.ظ

منم نوشتن رو به عکس گذاشتن و جملات سوسماستی ترجیح میدم من خودم قبلا در توییتر فعالیت میکردم ولی وقتی فیلتر شد به وبلاگ نویسی روی آوردم و خیلی هم راضی هستم.

احسنتم. آخه بامزه هم مینویسی آدم از خوندنش خسته نمیشه.

دیدار بیدار یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 10:17 ب.ظ https://maserman.blogsky.com

ادرس وبلاگم، این درسته
پست قبلی ادرس اشتباهی دادم :O

منم خیلی از کسای که می شناختم دقیقا از سال 93 دیگه ننوشتن. من جمله خودم
در شبکه های مجازی فعالیت داشتم و بنا به دلایلی برگشتم به همین وبلاگ نویسی

بسیار خوش برگشتی

دی جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1402 ساعت 09:46 ب.ظ

سلام. من دور و بر سال نود تو وبلاگم شروع کردم به پست گذاشتن و تقریبا تا سه سال بعد ادامه دادمش. اخرین پستم رو وقتی گذاشتم که چهارده سالم بود. امشب خیلی رندوم دوباره وبلاگ ده سال پیشم رو باز کردم و با حجم غیرقابل درکی از خاطره مواجه شدم، حالا هرچند که اون زمان من عملا بچه بودم... ولی روزای شیرین زیادی رو برام این قاب بلاگ اسکای ساخت. تو پیوندام اومدم وبلاگا رو چک کردم و میتونم بگم تقریبا نود درصدشون یا از دسترس خارج شدن، یا کلا متروکن یا پاک شدن. چند نفر هر سال یا هر چند ماه یه چیزی مینویسن اما تنها موردی که ریتم دوران قبل رو حفظ کرده شمایی. خیلی خوشحال شدم پیداتون کردم. برام جالبه... گاهی ارزو میکردم هیچوقت این فضا رو ول نمیکردم، و الان انقدر با فضای سوشال مدیا جور شدم که نمیتونم بیرون بیام. اما براتون ارزوی موفقیت میکنم... امیدوارم همیشه اینجا بنویسی. حس خوبی داره. حالا که تا اینجا پیش اومدی ولش نکن... اگرنه بعد ده سال برمیگردی و عدد اون سالا و مطالب هر ماهشون جوری روی قلبت میفته که اصلا نمیتونی باور کنی، یه روزی یه ادم دیگه ای بودی. خوش باشی.
وبلاگم رو لینک نمیکنم چون یه وبلاگ تینیجری که حتی نمیشه گفت... اوایل بلوغ؟ مسخره بود.

سلام دوست عزیز.خیلی خوش برگشتی.
این وبلاگای ما دیگه حکم دفتر خاطرات پیدا کرده و نمیشه کلا گذاشتش کنار‌.از یه طرف اینجا راحت تر میشه صحبت کرد نسبت به اینستاگرام.چون کسی نمیشناسدت.فقط دسترسی به اطلاعات تو اینستا راحت تره.امیدوارم بتونیم کم کم اون وابستگیه رو کم کنیم چون من یکی که دیگه خسته ام از این وضعیتم.

لیمو دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 11:08 ق.ظ https://lemonn.blogsky.com/

اونموقع ها توی بلاگفا مینوشتم که یادمه سال ۹۴ ترکید؛ پارسال اومدم بلاگ اسکای. اما واقعا هیچ جا وبلاگ نمیشه :)

ا پس واقعا ترکید؟ من کلی دوست توی بلگفا داشتم ولی هرموقع رفتم کامنت بذارم دیدم نشد با هر سیستمی تو هر ساعتی امتحان کردم نمیشد آخرم نفهمیدم چرا اون کده نمیاد. پس ترکیده بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد