دنیای این روزای من...

هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است...

دنیای این روزای من...

هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست! مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است...

ختم کلام نوشت!!!

بالاخره تونستم خودمو قانع کنم و بیام حرفی که بایدو بزنم....چه دیر و چه زود باید می رفتم.

البته!!! مرداد سال بعد همینجا می بینمتون.این دیگه به مرام شما بستگی داره که منو تا اون موقع یادتون بیاد یا نه! اما من عمرا شما رو فراموش کنم.بدونید که همیشه به یادتون هستم و شمارو مثل دوستای واقعی که اطرافم هستن دوست دارم.واسه همتون آرزوی موفقیت می کنم.امیدوارم وقتی برگشتم و خواستم خبر برگشتنمو بدم هیچ آدرسی ننویسه "وبلاگ مورد نظر در سیستم بلاگ اسکای موجود نمی باشد."!!! امیدوارم بازدید وبلاگتون به 10N  برسه!!

واسم دعا کنید سال بعد با خبرای خوب برگردم..خبر قبولیم تو یه رشته ی خوب...یعنی میشه...

ولی آخه بدون کامپیوتر چه طور زندگی کنم!! ؟ مامانم سیم کامپیوترو برداشته بود!! الانم یواشکی اومدم. اگه در اتاقمو باز کنه بدبخت میشم!! یا یه چیزی فراتر از بدبخت!!!

.

.

.

معذرت می خوام که تو این مدت به یه سری کم سر زدم و تلاشمو کردم که واسشون نظر بذارم که بفهمن اومدم ولی نتونستم.

مامانم از یه ماه پیش گیر می داد کامپیوترو تعطیل کن...وبلاگ همیشه هست و...

اگه توجهم کرده باشید پستا و نظرات اخیرم همه 1 شب به بعده.

همونشم به زور می اومدم!خلاصه کنم..بدی... خوبی دیدین حلالم کنین!!!

شاید مردم تو این چند ماه!!!

دلم خیلی خیلی خیلی خیلی واستون تنگ میشه

این تابستون دوستای خوبی پیدا کرده بودم...



فراموشم نکنید...مواظب خودتون باشید...خداحافظ!

بعدا نوشت 1:این پستم همچین یه خورده کتابی نشد!!!!؟؟؟

بعدا نوشت 2:همش می خوام حرفمو پس بگیرم... این پستم پاک کنم...

بگم غلط کردم.... :دی :دی


ولی درستش همینه.


دیگه سفارش نکنما...خب من دیگه واقعنی رفتم...

بای بای.