دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

تو هواپیما نشستم.دو ساعته. نقص فنی داره. یه سریا گفتن پیاده میشیم و رفتن. یه سری دارن زنگ میزنن به عزیزاشون و میگن حلال کنید هواپیما مشکل داره اگه ندیدیمتون مارو ببخشید.  یه سریام تو دوراهی موندن که شجاع باشن و بمونن یا برن.

میخوام بگم زندگی همینقدر مسخره ست که تو مهماندار هواپیما باشی و تو هواپیمای یه ایرلاین دیگه به عنوان مسافر بمیری.

یا تو خونت باشی و گاز مونو اکسید یواش یواش بگیردت و بیهوشت کنه.

یا خیلی بلاهای دیگه که این چند وقت سرم اومده.

زندگی رو جدی نگیرین. شوخی شوخی میکشدتون.

تو لحظه زندگی کنین. اصلا هیچ گارانتی نیست که کی ، کجا و چجوری این اتفاق میفته. نه که از مرگ بترسین. شمام بهش بخندین.

جهان زیر سیگاری من است...