ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
هیچ وقت بابتِ عشق هایی که نثارِ دیگران کرده اید و بعدها به این نتیجه رسیده اید ذره ای برای عشق شما ارزش قائل نبوده اند، افسوس نخورید.
شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید، بخشیدید. و چه چیزی زیباتر از عشق...
هر رنج دوست داشتن صیقلی ست بر روح. با هر تمرین دوست داشتن، روح تو زلال تر می شود.
گاهی بعضی ها با ما جور در می آیند، اما همراه نمی شوند، گاهی نیز آدم هایی را می یابیم که با ما همراه می شوند اما جور در نمی آیند.
برخی وقت ها ما آدم هایی را دوست داریم که دوستمان نمی دارند، همان گونه که آدم هایی نیز یافت می شوند که دوستمان دارند، اما ما دوستشان نداریم.
به آنانی که دوست نداریم اتفاقی در خیابان بر می خوریم و همواره بر می خوریم، اما آنانی را که دوست می داریم همواره گم می کنیم و هرگز اتفاقی در خیابان به آنان بر نمی خوریم!
برخی ما را سر کار می گذارند، برخی بیش از اندازه قطعه گم شده دارند و چنان تهی اند و روحشان چنان گرفتار حفره های خالی است که تمام روح ما نیز کفاف پر کردن یک حفره خالی درون آنان را ندارد...
برخی دیگر نیز بیش از اندازه قطعه دارند و هیچ حفره ای، هیچ خلائی ندارند تا ما برایشان پُرکنیم.
برخی می خواهند ما را ببلعند و برخی دیگر نیز هرگز ما را نمی بینند و نمی یابند و برخی دیگر بیش از اندازه به ما خیره می شوند...
گاه ما برای یافتن گمشده خویش، خود را می آراییم، گاه برای یافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چیز می رویم و همه چیز را به کف می آوریم و اما «او» را از کف می دهیم.
گاهی اویی را که دوست می داری احتیاجی به تو ندارد زیرا تو او را کامل نمی کنی. تو قطعه گمشده او نیستی، تو قدرت تملک او را نداری. گاه نیز چنین کسی تو را رها می کند.
و گاهی نیز چنین کسی به تو می آموزد که خود نیز کامل باشی، خود نیز بی نیاز از قطعه های گم شده. او شاید به تو بیاموزد که خود به تنهایی سفر را آغاز کنی، راه بیفتی، حرکت کنی...
او به تو می آموزد و تو را ترک می کند، اما پیش از خداحافظی می گوید:
"شاید روزی به هم برسیم ...."،
می گوید و می رود، و آغاز راه برایت دشوار است.
این آغاز، این زایش، برایت سخت دردناک است.
بلوغ دردناک است، وداع با دوران کودکی دردناک است، کامل شدن دردناک است، اما گریزی نیست...
و تو آهسته آهسته بلند می شوی، و راه می افتی ومی روی، و در این راه رفتن دست و بالت بارها زخمی می شود، اما آبدیده می شوی و می آموزی که از جاده های ناشناس نهراسی، از مقصد بی انتها نهراسی، از نرسیدن نهراسی و تنها بروی و بروی و بروی...
+نمیدونم نوشته دقیقا از کیه، چون همیشه یه قسمتایی ازشو اینور اونور خوندم.ولی گویا الهام گرفته از مفهوم قطعه گم شده از شل سیلورستاینه.
شایدم نه.به هرحال در این لحظه حس کردم زیباست.
بعدا نوشت ۱: از وقتی از مرخصی برگشتم، احساس نفس تنگی و مریضی دارم.الانم دارم میرم شانگهای که حدودای ده ساعته مسیرش.احتمالا مثل پارسال وسطای پرواز صدامو از دست بدم.متاسفانه توی این پرواز تنها مهمانداری که انانس میکنه هم خودم هستم.مجبورن صدای خروسکی مو تحمل کنن.ایح ایح ایح )): <<
بعدا نوشت ۲: وودووی عزیزم برخلاف سریای قبل که منو سگ محل میکرد این سری از در که رفتم تو حسابی منو تحویل گرفت.منم سواستفاده کردم و انقدر تو بغلم فشارش دادم و لپشو ماچ کردم که دلم خنک شد.فکر کنم بهترین قسمت مرخصیم همین بود.
سلام
اول فکر کردم از یکی از ما دلخورین!
درود دکتر جان.
نه نه اینو خالم توی گروه فرستاده بود فقط به نظرم قشنگ اومد اون لحظه.
بعدم اگه قرار باشه کسی از کسی دلخور باشه، همه ی شما باید از من دلخور باشین که دیر به دیر بهتون سر میزنم.
سلام عزیزم

پاراگراف اول متن خیییلی قشنگ بود
در کل خیلی جالب بود، ممنون 
سفر به شانگهای میتونه هیجان انگیز باشه، امیدوارم سلامت باشی 

سلام سمیرای مهربونم.


دست نویسنده ش درد نکنه
الان عید چینی هاست و تقریبا همه جا تعطیله.
ولی خب ما بلدیم چطوری خوش بگذرونیم.
همین که میشه با آرامش تو خیابوناش قدم زد و با صدای هر موتوری دو متر از جامون نمیپریم انقد کیف میده
چه متن عالیی بود. ممنون بابت انتشارش
خواهش میکنم دوست عزیز.
سلام کاپیتان. چطوری؟

دخترم چرا زود زود سرما میخوری. مراقب خودت باش. خودتو خوب بپوشون.
متن خیلی زیبایی هست.
کاپیتان، مرخصیهاتون چطوره؟ مثل ما هست؟
به شانگهای برسان سلام ما را
مراقب خودت باش مهربون
سلام عزیزممم.خوبم شکر.
شایدم یادم نمیاد.


جدی؟ خودم فکر میکردم از تیر ماه به بعد دیگه سرما نخوردم.
باور کن خیلی مراقبم ولی خب کار کردن تو محیط بسته کنار پونصد نفر مسافر شانس مریض شدنو بالا میبره.
چشمات قشنگ میبینه گیل پیشی جونم
ولله ما در سال 30 روز مرخصی استحقاقی داشتیم و 30 روز استعلاجی که انقدررر بچه ها پیچوندن و الکی استعلاجی گرفتن دیگه در سال بیشتر از سه روز استعلاجی نداریم.خیلی احمقانست چون از بعد کرونا ما همش با ویروسای مختلف داریم مواجه میشیم.
تو هم مراقب خودت باش
قشنگ بود واقعا. ممنون که اینجا گذاشتی.
فدات لیمو جانم.
چه متن قشنگی بود.
امیدوارم زودِ زود سرماخوردگیت خوب بشه، نمیدونم چه خبره همه مریضن. وای ده ساعت پرواز خیلی زیاد سخته، امیدوارم اونجا که هستی بهت خوش بگذره. اگر فرصتش رو داشتی برامون بگو توی سفر های این مدلی وقتِ چرخیدن توی شهر رو دارید؟
ممنونم درسا جون.

اتفاقا قرار بود که بذارم ولی یه سری اتفاقات پشت سر هم افتاد که همینجوری هاج و واجم کرد.از حالت فریز که در بیام بر میگردم به تنظیمات کارخانه و از پروازا مینویسم.