ننه ناصرجون
یکشنبه 7 بهمنماه سال 1403 ساعت 11:03 ق.ظ
من رشت را تو اوج گرمای مرداد دیدم و چون واقعا تو گرما بهم میریزم ،بهم خوش نگذشت.حتی یادمه برگشت تا مدتها بیمارشدم.شرجی بودن و گرما کلا بیچارم کرد.اما امیدوارم حسابی بهت خوش بگذره عزیزم
ای بابا .حیف شد.یبار باید یه شمالی توی فصل مناسب مثلا آخرای شهریور یا اردیبهشت خودش تورو مهمون کنه و جبران کنه این خاطره رو هرچی سریع تر مرسی عزیزم
سلام
من همه شهرهای ایرانو ندیدم اما رشت یکی از زیباترین شهرهایی بوده که توی ایران دیدم.
خوش بگذره.
درود بر شما.
جای همگی خالی.
موافقم.انقدر هوا خوب بود که باورم نمیشد بهمن ماهه.
مرسی
چه پستی. رنگش سبز و آبی بود.
لیمو جانم بعضی وقتا یه کامنتایی میذاری که احساس میکنم منو از نزدیک میبینی.

چطور توی سر منی اعتراف کن.
واقعا اون والس فقط به میدون شهرداری رشت میاد و بازار و کوچه ها،
جناب اندی هم بهتره بجای تهران که هیچی نداره، "گیلان" رو میگفت.
خوش بگذره
انقد خوشم میاد دوستای وبلاگیم هم لول خودمن
عشق میکنم
+ولله بخدا.
سلام عزیزم

ان شاءالله خوش بگذره 

سلام سمیرا جونم.
ممنونم جات خالی
سلام گل گُلی من. چطوری؟
سلام گیلی گیلی من
در حال فکر کردن به این که چطور روزای مرخصیم داره مثل برق و باد میگذره.
یو ها ها ها. نمیگم تا بیشتر پست بذاری.
عههه؟
باعشه
من رشت را تو اوج گرمای مرداد دیدم و چون واقعا تو گرما بهم میریزم ،بهم خوش نگذشت.حتی یادمه برگشت تا مدتها بیمارشدم.شرجی بودن و گرما کلا بیچارم کرد.
اما امیدوارم حسابی بهت خوش بگذره عزیزم
ای بابا .حیف شد.یبار باید یه شمالی توی فصل مناسب مثلا آخرای شهریور یا اردیبهشت خودش تورو مهمون کنه و جبران کنه این خاطره رو هرچی سریع تر

مرسی عزیزم
امیدوارم که همونطور که دلتون میخواسته پیش رفته باشه
ممنونم دوست عزیز
امیدوارم حسابی خوش بگذره، راستی شما اهل رشت هستین یا مسافر هستین؟
ممنونم عزیزم.چندسال اونجا دانشجو بودم.
ولی اهل گیلانم