دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

هیچ

بعضی روزا حسرت میخورم که دوستا و فامیلام هرموقعی که بخوان میتونن برن رشت و تو شهرداری قدم بزنن ولی من فقط میتونم استوریاشونو ببینم...:')