دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

4K-AZ65

امروز هواپیمای امبرائر ایرلاین آذربایجان موقعی که داشته میرفته از باکو به گروزنی -نمیدونم چطور-  در آکتائو  قزاقستان دچار سانحه شده.

دقیقا امروز که دوستی اومده بود پیشم و داشتم با خودم فکر میکردم چقدر خوبه که از صبح اصلا دلم واسه گوشی و فضای مجازی تنگ نشده غروب این خبرو شنیدم.وقتی  رفتم اخبار رو ببینم ردای عزیزم جلوی چشامو گرفت و گفت نگاه نکن.اعصابت بهم میریزه.فکر کنم نمیدونه که تو کلاسای بازآموزی سالیانه ما یه درسی هست که به بررسی سوانح با جزئیات دقیق میپردازه که بهمون یاد بده زنجیره ای از خطاهای انسانی به ظاهر ساده  منجر به چه اتفاقاتی میشه.میگن توی این شغل اولین اشتباه ممکنه آخرین اشتباه باشه واسه همین باید از تجربیات اتفاقات گذشته استفاده کنیم.فکر کنم خودش از دیدن ویدیوها بیشتر ناراحت شد.یا نگران.

فعلا گفتن به خاطر این بوده که یه دسته پرنده رفته توی موتور هواپیما...تا ببینیم جعبه سیاه چی میگه.امیدوارم اون 32 نفری که به بیمارستان منتقل شدن زنده بمونن.

رفتم توی سایتی که تمام پروازهای دنیارو میتونی دنبال کنی.مشخصات پروازو زدم.جلوی پرواز 8243 یه خط تیره کشیده بودن.

رجیستر 4K-AZ65 برای همیشه رفت و زخم های گذشته ما رو با ناخن باز کرد...

پنج سال پیش در حالی که پرواز ما داشت به زمین مینشست یه هواپیمای دیگه داشت بلند میشد و به دنبالش یه کابوس وحشتناک رخ داد که هرگز ازش بیدار نشدیم.

آدم نمیتونه جلوی این فکر رو بگیره که ممکن بود اون خطا روی ما نشونه میرفت...

بهونه امشب هم برای نخوابیدن مهیا شد.

ببخشید که پست های این وبلاگ یکی در میون دپرس میشه.مجبورم یه سری از احساسات شدیدی که تجربه میکنم اینجا ثبت کنم تا یکم سبک شم و مهم تر اینکه بمونه به یادگار.

امیدوارم هرجایی که هستید سلامت باشید

و اگه سفر میکنید پروازتون بی خطر 


بعدا نوشت۱ : 

کن نیوز: منابع دولتی جمهوری آذربایجان روز پنجشنبه به طور اختصاصی به یورونیوز گفتند تحقیقات اولیه نشان میدهد که یک موشک زمین به هوا روسیه باعث سرنگونی هواپیمای شرکت هوایی آذربایجان در روز چهارشنبه شده است.

منابع دولتی در باکو به یورونیوز گفتند که این هواپیمای

آسیب دیده با وجود درخواست خلبانان برای فرود اضطراری، اجازه فرود در هیچ فرودگاهی در روسیه را پیدا نکرده و دستور داده شده که از دریای خزر به سمت آکتائو در قزاقستان پرواز کند. 

بعدا نوشت ۲: 

هر کشت کار کشته کاری خوب‌میداند

جز خواب بیهوشی و خاموشی‌ ما را پناهی نیست

طاعون به جای نور از خورشید میبارد

ما را پناهی نیست...


بعدا نوشت ۳: 

۲۹ دسامبر ۲۰۲۴

جدا چه اتفاقی داره میفته؟ :| امروزم از خواب پا شدم و دیدم هواپیمای کره جنوبی از باند خارج شده و فقط دو نفر زنده موندن.قبل از سال نوی میلادی این چه حالگیری بود برای مردم جهان؟ 

بعدا نوشت۴: وقتشه اینستاگرامو پاک کنم دیگه. بیخبری خوش خبری.

نظرات 8 + ارسال نظر
رامین پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1403 ساعت 12:30 ق.ظ

واقعا خیلی ترسناکه شغل شما
ولی بهش فکر نکنید بهتره

من هیچوقت از مردن نمیترسم.و باید بهش فکر کنم چون بخشی از وظیفه ی منه.
خودم اون لحظه ای که نوشتم احساس ترس نمیکردم.بیشتر غم بود.شاید نمیتونم فکرامو درست بنویسم.نمیدونم.

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1403 ساعت 06:20 ق.ظ http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
اتفاق هر جایی ممکنه بیفته حتی روی زمین.
مهم اینه که مراقب باشیم.

درود بر شما.
اتفاقا اون سالهایی که با خانواده در جنگ بودم که بذارن بیام تو این شغل مدام این جمله رو میگفتم که آدم ممکنه موقع رد شدن از خیابونم ماشین بهش بزنه و تموم کنه‌.
من دیدم به زندگی و مرگ همیشه همینطوری بوده.
احساس کردم اگه برم ور دل عزراییل مشغول به کار شم منو نمیبینه

سمیرا پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1403 ساعت 11:20 ق.ظ

سلام عزیزم شغلتون لوکس ولی پرخطره، خدا کمکتون کنه

سلام سمیرای مهربون
ممنونم دوست خوبم.

الف پلف پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1403 ساعت 12:52 ب.ظ

نشنیده بودم خبرش رو. در حین پرواز مگه پرنده ها میتونند نزدیک بشن به هواپیما؟! اینطوری باشه که خیلی ترسناکه. پروازهای شما هم، همیشه بی خطر باشه و سلامت باشید.

بعضی وقتا به خاطر قدرت زیاد مکش موتور ها بله میشه(البته تیغه های موتورها جوری طراحی شدن که اگه دچار bird strike یا همون کشیده شدن دسته پرنده ها به داخل موتور بشن، مثل یه چرخ گوشت از پشت موتور بیرون میان و مشکلی ایجاد نمیشه) اما گاهی به دلایل مختلف ممکنه باعث شکسته شدن تیغه موتور، آتیش گرفتن و ... بشه که اونم قابل حله.اصلا قبل از همه این اتفاقات توی رادار قابل دیدنه و پیشگیری.واسه هرمشکلی که فکرشو بکنید سازنده ی هواپیماها چنتا راه حل مختلف در نظر گرفتن که اگه هرکدوم با شکست مواجه شد، بعدی و بعدی.
ممنونم دوست عزیز

مونا پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1403 ساعت 05:06 ب.ظ https://motherofflowers.blogsky.com/

یادم هست نوجوان بودم آذر ماه آلوده ای بود که شنیدم که یک هواپیما حوالی میدان توحید رفته بود داخل یک ساختمان مسکونی،
خیلی ذهنم درگیر شد،مدت ها در موردش داستان می نوشتم و بهش فکر می کردم...
دی ماه پنج سال قبل اما انگار ذره ذره شدم...تمام تنم شد خشم و سوال، هیچ پاسخ و تسلایی نبود،هرگز نبود

اگه اشتباه نکنم هواپیمای حامل خبرنگارا بود.
حق داری...منم همینم.همه وجودم خاکستر شده اما انگار هنوز آتیشه خاموش نشده.

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1403 ساعت 07:52 ب.ظ http://rezasr2.blogsky.com

سلام
در مورد بعدنوشت:
حتما چند هفته بعد هم اعلام میشه که خطای انسانی بوده.


نمیدونم اون روز پیام من رسید بهتون یا نه چون انقدرنگران بودم که حدسم درست باشه اصلا هوش و حواس نداشتم.
که متاسفانه همونی بود که نباید...

لیمو شنبه 8 دی‌ماه سال 1403 ساعت 02:27 ب.ظ

همیشه قصه همین بوده است و درد همین است
همیشه شمر ز گودال قتلگاه در آمد...

چقدر این شعرو دوست داشتم...

گیل‌پیشی سه‌شنبه 18 دی‌ماه سال 1403 ساعت 09:47 ب.ظ

امروز سالگرد حادثه هواپیمای اوکراینی هست.
خدا حافظ و نگاهبانت باشه کاپیتان.

آره.‌‌..من از همون موقع که اون اتفاق افتاد بهم ریختم و یاد هواپیمای اوکراینم .امروزم که دیگه بدتر از همیشه‌‌.
ممنونم قربونت برم.
امیدوارم تو هم همیشه و همه جا سلامت باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد