دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

وضعیت ما...

دریا را نمی شد
تانکر تانکر به شهر آورد
همین طور شهر را نمی شد
کامیون کامیون به ساحل برد
عمر مردی که
دریا و شهر را
یکسان دوست داشت
در جاده گذشت ...
نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه پنج‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1396 ساعت 08:23 ب.ظ http://life-me.blogsky.com/

سلام پریماه عزیزم. حالت چطوره؟
باز کردم وبلاگت رو گفتم شاید باشی. خووووبی تو؟

قربونت برم عزیزمممم. خوبم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد