دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

زامبی ای که جلوی آینه با خود حرف میزند...


یه موقعایی هست، که احساس میکنم اگه ننویسم مغزم منفجر میشه...

ولی اون چیزی که ناراحت یا عصبانیم کرده در واقع مهم نیست.خاطراتی که چال کرده بودم و با این اتفاق همشون مثل زامبی از زیر خاک در اومدن و دارن جلوم رژه میرن درگیرم کردن.اصلا شاید اگه اونا نبودن من انقدر از این اتفاق پریشون نبودم.در پایان از اسمی که برای خودم انتخاب کردم راضیم.پریش-پریشون.

حالا میخوام بیام و بنویسما اما نمیدونم از کجا و چجوری شروع کنم که مخاطب متوجه موضوع بشه اما فکر نکنه من دیوونم:))  از یه طرفی اطلاعات خصوصی رو نمیتونم بیش از حد اینجا بنویسم اما اگه ننویسم کسی از عمق ماجرا خبردار نمیشه.خلاصه که تو این دو هفته کلی با خودم فکر کردم و در نهایت تصمیم گرفتم خیال کنم که دارم با خودم جلوی آینه حرف میزنم و کسیم قرار نیست اینارو بخونه.بیشتر سعی دارم یکم فکرامو خالی کنم شاید کمتر اذیت بشم و زامبی ها برگردن زیر خاک.

حالا سوال اصلی اینه که از کجا شروع کنم؟

نظرات 3 + ارسال نظر
ماهش پنج‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1402 ساعت 02:54 ب.ظ http://badeyedel.blogsky.com

من این کار رو کردم
اول از همه از قضاوت بقیه در مورد خودت نترس
دوم دراز بکش تو تختت ببین چی بالا میاد همون رو بنویس این قدر بنویس که تو تخت دیگه آروم باشی

حالا من دراز بکشم نمیتونم تمرکز کنم.فکر میکنم دیروز از ساعت ۳ شروع کردم نوشتن تا ۷ ونیم هشت شب درگیرش بودم.ولی ارزششو داشت.چون احساس میکنم راحت تر نفس میکشم.

گیل‌پیشی جمعه 29 دی‌ماه سال 1402 ساعت 11:45 ب.ظ http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام پری جونم. خوبی دوست گلم؟
واقعا نوشتن آدمو آروم می‌کنه.

سلام گیل جان.خیلی بهترم

لیمو سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 08:40 ق.ظ

آخ پریش جان حسابی درک میکنم چون برای خودم هم اتفاق افتاده. یه چیزهایی هست که تا کامل توضیح ندی کسی متوجه عمق فاجعه نمیشه و از طرفی با اینکه اینجا ناشناسیم باز هم نمیشه گفت. + راستی من فکر میکردم اسمت پریه

اوهوم.اون چیزا باشه واسه دوران پیری مون ایشالا
درست فکر کردی ولی تو هرچی که دوست داری میتونی منو صدا کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد