دنیای این روزای من...
گاه نوشت های یک مهماندار خواب زدهدنیای این روزای من...
گاه نوشت های یک مهماندار خواب زدهدرباره من
پناه میبرم به چیزهای کوچک شیرین
از تلخی واقعیت ها...
ادامه...
نتیجه نوشت!!!
اینجانب رفتم سایت سنجش و بالاخره نتیجه کذایی این کنکور لعنتی رو گرفتم!!!
خب نتیجه این شد که مترجمی زبان-رشته ای که دوسش داشتم-البته دانشگاه پیام نور مرکز رشت قبول شدیم!!
البته الان خیلی خوشحالم که بالاخره قبول شدم ولی دلم میخواست دانشگاه گیلان قبول شم!
اشکالی نداره ولی یادمه چند روز پیشا یکی خیلی غ/؟قمپز :دی در میکرد با اطمینان میگفت گیلان قبولی با خدا هماهنگ کردم و اینا...!
قرار بود اگه حرفش دروغ شد سرشو بذارم لای گیوتین بعد کلشو به عنوان دکوری از وبلاگم آویزون کنم تا عبرت همگان بگرده!
خودتو تسلیم کن!!! یو ها ها ها !!! (Big evil green)
اصن فکر بخششو اینام نباش که امکان نداره!!! اصن اولماز!
شادی نوشت: آخ جوووووووووووووووووووون!!!
بعدا نوشت1:خدا جووووووووووووووووووووووووون؟؟؟؟؟! مرسی.
بعدا نوشت 2:خدا جوووووووووووووووووووووووون؟؟؟؟؟! خعلی چاکریم!! آی لاو یو!
بعدا نوشت3:خب با تشکر از سایت سنجش!
یه سوال فنی!!! :دی
آقا یه سوال فنی!!!
به نظرتون این که سازمان سنجش گفته 21 ام تا 23 ام جواب انتخاب رشته سراسری میاد منظورش دقیقا کی بوده؟
الف: 21 ام
ب:22 ام
ج:23 ام
د:منظور خاصی نداشته
ه:24 ام تا 26 ام
:دی
من که امشب راس ساعت 25 شب میرم سایت سنجش!!
باو شما راجع به اینا چی فکر کردین!همه کاراشون با برنامه ریزیه به جون خودم! وقتی گفتن 21 ام تا 23 ام شب بیستم جوابا رو سایته!واسه اینکه سورپرایزتون کنن اونجوری گفتن!!
بعدا نوشت1:وااااااااای استرس دارم!!!!
بعدا نوشت2:اگه امشب جوابو گرفتم (که عمرا اومده باشه!) میام خبرشو میدم!!
زت زیاد!!
بعد از ۱۲ شب نوشت:ای بابا...!!! نیومده که نتایج...!اه!! :'(
بعد از ۱ بامداد نوشت:بابا..جون ننت...جون بابات...به فکر مام باشین دیگه!!! من فردا صبح چطور پاشم ۷ صبح برم باشگاه خواب می مونما...انقد من بدبختو منتظر نذارین...
+تیک-تاک-تیک-تاک-تیک-تاک... (عمرا" اگه بیشتر از ۲ بیدار بمونم!! اه! این دیگه چه سازمان سنجشیه...تفو تفو!!)
اندر احوالات!!!
جونم براتون بگه که...صبح رفتم نت...یعنی اومدم نت نتیجه آزمون آزادمو ببینم که چی کار کردم!!! :دی
کار خاصی نکردم اولین رشته ای که انتخاب کرده
بودم قبول شدم عمران انزلی! فقط یه چیزی به چشمم خورد که باعث شد یه 10 دیقه ای
بخندم! راستش تو یادداشتای قبلی نوشتم که من تا شب قبل کنکور آزادم خبر نداشتم که
فرداش باید کنکوربدم!!! بعدشم که یادم اومد تا 1-1:30 شب پای اینترنت بودم! واسه
همین صبح خواب آلوده بلند شدم رفتم سر آزمون!زودتر از همه هم عمومیامو تموم کردم
بعدشم سرمو گذاشتم رو دستم و با خیال راحت خوابیدم!!! غافل از اینکه نصف بیشتر سوالای
زبانو وارد پاسخنامه نکردم!! 
تازه سر اختصاصیا یه نگاه به برگه کردم دیدم ای دل
غافل!! یادم رفته نصفشو وارد کنم! خلاصه تا آخر آزمون داشتم فحش و بد و بیراه نصار
خودم میکردم اصن نفهمیدم اختصاصیارو چطور جواب دادم!! زبانو که همیشه از همه
بالاتر میزدم و تو این آزمونم واسه خودم بالای 90 در نظر گرفته بودم به همین راحتی
به فنا دادم! بقیه عمومیامم که تعریفی نداشت!!! :دی خلاصه امروز کارناممو دیدم باز
داغ دلم تازه شد که زبانو زدم 23% تازه پیشنیازم خورده واسم!!!!! =)) خدایااااااااااااااااا دردمو به کی بگم!!!!! 
یعنی از حرصم نمی دونم بخندم یا گریه
کنم!! در هر صورت کسی منو آزاد نمی فرسته پیش نیازم نمی خورد تفاوتی نداشت!! ولی
خیلی واسم زور داشت که درسیو که از همه بیشتر بلدم اونجوری افتضاح بزنم اونم تو
کنکور آزاد!!!!
بچه هاااا الان تنها آرزوم اینه که زبان دانشگاه
گیلان قبول شم! یه خریت بزرگیم که کردم این بود که فقط روزانه زدم با پیام نور دیگه
شبانه شو نزدم ! اصن نمی دونم موقع انتخاب رشته به چی فکر میکردم که انقد مسخره
انتخاب کردم! اه!! هرچه باداباد!
+فقط تورو خدا واسم دعا
کنییییییییییییییییییید!!!!
+:دی!
بعدا نوشت: دختر عمم گفت دانشگاه گیلان شبانه مترجمی نداره!!!
خ خ خ خ!!! آخیییییش!!!
خیالم راحت شد که لا اقل چیزیو از دست ندادم!!!
شازده کوچولو می گفت:
گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود...
اما...
ماندنی بود.
این بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود...
اعتراف نوشت!!!
سلام به همه دوستای نامردم!!آخه این چه نظراییه میذارین واسه من خودتون برین
یه بار بخونیین!!!
همدردی تونو نخواستم!
واقعا که!!! نچ نچ نچ!! حالا بذارین تعریف کنم که چرا نمی اومدم!!راستش من
این 2 ماه که نمی اومدم 1 ماهشو خونه نبودم! اونجاییم که بودم اینترنت نداشت! 1
ماهشم خونه بودم ولی اینترنت نداشتم! اونایی که از وابستگی من به اینترنت خبر
داشتن میدونن چی کشیدم تو این 2 ماه! خداروشکر چند دقیقه پیش مشکل حل شد و من امان
ندادم!!!!فوری اومدم تا از بی خبری درتون بیارم! بعدشم این پست زیری که می بینید
من به زور با گوشیم میومدم بلاگ اسکای! گوشیمم فارسی نداشت! همه حروفو برعکس و جدا
جدا می نوشت!! کلی باهاش کلنجار رفتم تا تونستم همون نیم خطم بنویسم! آخرشم هر
کاری کردم تو قسمتی که پست میذارن صفحه کلید نمی اومد! فقط قسمت موضوعش صفحه کلید
ظاهر میشد! منم دیدم شما نگرانید! گفتم کوتاه-مختصر-مفید بهتون خبر بدم زندم! بد
کردم؟!! اصن شما جای من بودین چی کار می کردین! هان!؟ بگذریم! خلاصه مرسی که به
فکرم بودین و نگرانم بودین! جیم شدن تو کار ما نیستا! از امشبم به همه سر میزنم!
قربون شما!!! فعلا خدافظ همگی!
هههههههههههه!!!
سلام! من پریماه هستم! اینجا گیلانه!
من دقیقا ۵۰ دیقه پیش تازه یادم افتاد فردا کنکور آزاد ریاضی دارم!!! آی لاو یو پی ام سی!!!
باو چیه اینجوری نگام نکنید دیگه!!! جدا یادم رفته بود جریان دانشگاه آزادو! 
بیچاره بابامو از وسط مهمونی بلند کردم ساعت ۱۲ شب رفته واس من کافینت پیدا کرده کارت ورود به جلسه بگیره!!!! شانس آوردماااا!!!!!!
البته از این جهت شانس نیاوردم که افتاده صبح! کاش بعدظهر بود!!!
واای!!!حالا بیا آدرس حوزه رو پیدا کن ۷ صبح!!! جریان داره!!!!
میخواین جریانشو بدونین برین آرشیو تیر ماهو بخونین!!!
خب دیگه!
زیاد نمی تونم بمونم اینجا!
آخه فردا کنکور دارم!!!! =)) :))
امسال من در عرض۱ هفته ۳ تا کنکور دادم!!! پدرم در اومد دیگه به خدا!! آرتروز گرفتم!!!
فعلا بای!!!
I'M BACK...!!!
تا حالا شده دلتون واسه کامپیوترتون تنگ بشه؟!!!
وقتی دوباره صفحه مانیتورو روشن ببینین بخواین دست بندازین دورش بغلش کنین؟!!! :دی
...
.
.
.بعدا نوشت1: چیه؟؟ حالا حتما باید اولین جملم راجع به نتیجه کنکورم باشه؟؟!
خب بد نبود باید نتیجش بیاد ببینیم چه گلی به سرمون زدیم!!!
بعدا نوشت2:دلم واسه همه تون تنگ شده بود نامردا!!