دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

آهنگ وبلاگم خیلی قشنگه...

خیلی دوستش می داریم...


مرسی ایوانسنس....!!


صداتو عشق است!!!



اینم لینک دانلودش:


http://mihanlyrics.com/wp-content/uploads/2011/08/09%20-Hello.mp3

حال من....دست خودم نیست!!!!! واقعا!! :دی

سلام.

فقط اومدم خبر بدم که اینجانب در بستر مرگ افتاده و به زودی به رحمت الهی می رود!

من...! تابستون!!! 

آنفولانزا گرفتم!!!

اونم شهریور ماه!! الان باید از گرمایی کولر روشن بود.

انقد حالم بده..........

واسه همینش از شمال بدم میاد دیگه!

فقط باید واسه گردش اومد شمال! نه زندگی.

تابستونش مثل زمستونه.

اونم منی که سینوزیت شدید دارم.

اصلا من بزرگ شدم میرم آفریقا زندگی می کنم!

 ترجیح میدم از گرمایی بمیرم تا از سرما!!

آخه من عاااااااااااااااااااااشق خورشیدم(میزان عشقو حال کنید!!)

(البته ماهو بیشتر دوس دارم! ولی منظور آفتاب و گرما بود!)

خلاصه اگه دیدید غیبتم از یه هفته بیشتر شده بدونید هفتممه!!


فعلا!!

یادت هرگز نمی مونه...

بسه دیگه!

مردم انقد این آهنگو گوش دادم!

یادت هرگز نمی مونه... یادت هرگز نمی مونه...

فدای سرم که یادت نمونه.خر ما از کرگی دم نداشت.




!please care

توجه!!!! توجه!!!

این پست من مخصوص 6 نفره!

dj محمد- علی تنها-پریسا(pari74)- فافا-پیمان جدیده که دیروز اومده و پیمان قدیمیه.

بابا!!! به خدا مردم انقد اومدم وبلاگتون!! نمیشه نظر گذاشت اونوقت اسم آدمم در میره که میگن بی معرفتی سر نمی زنی آخه من چی کار کنم؟؟؟؟؟؟؟

با این سرعت مسخره ایران!

من خیلی عصبانیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حالا نمیشه یه کاریش کنین؟؟؟!!

یه ذره عکس کمتر بذارین تو وباتون!! ثواب داره به خدا!

اه!

...

شاید حس غریبی که من در میان واژه ها به دنبالش می گردم در کلام نگنجد...

شاید با من بودن کمی یکرنگی بخواهد...

یا کمی صداقت...

شاید تنفر هم دوست داشتنی باشد..

وقتی نامی از عشق برده نشود...

و دریابی هرچه که بود تنها یک بازی بود...و بازیچه تو بودی...

یک بازی عاشقانه ی بدون عشق.

شاید هنوز کسی شب ها به یاد تو آسمان را نگاه می کند...

تا بفهمد اگر آسمان این همه ستاره دارد پس چرا همیشه چشمهایش خیس باران است...



بعدا نوشت ۱: وقتی دلم می گیره بعضی وقتا یه چیزایی می نویسم که خودمم کف می کنم واقعا خودم نوشتم یا نه.!

بعدا نوشت ۲:نتیجه ی دانشگاه آزادمو از اینترنت در آوردم! ۲ تا مهندسی قبول شدم!

یکی برق الکترونیک لاهیجان-یکیم مهندسی صنایع اردبیل!

ولی یه چیزی واقعا باعث تعجبم شد!!!

عربیو زدم ۱۵٪!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(میزان تعجبو حال کنید!) تازه پیش نیازم نخواسته!!!

من!!!!!! عربی!!!!!!!!!!! پونزده درصد!!!

من که تو مدرسه عربیو از ۵ نمره می شدم نیم!!!

واقعا که!

تولدم مبارک!

10 ثانیه...فقط 10 ثانیه دیگه مونده...4...3...2...1...0

امشب یک سال دیگه گذشت از زندگی پر فراز و نشیب پریماه.

امشب پریماه دیگه 17 ساله نیست.

17 سال و 2 دقیقه!!!

نمی دونم چرا هر سال روز تولدم از همیشه بیشتر احساس غصه می کنم...

شاید واسه این که یک سال دیگه از عمرم گذشت و من هنوز راه زندگیمو مشخص نکردم...یک سال گذشت و من هنوز هدف درست و حسابی ندارم...

خب می دونید...همه میگن که من خیلی رک حرفامو می نویسم.

این طوری احساس راحتی می کنم.اما وقتی انقد راحت راجع به خودم می نویسم باعث میشه خواننده ها خیلی فکرا در بارم کنن.با وجود اینکه شاید واقعا اون طوری نباشم.

اما تو این دنیا درستش این طوره که ...همیشه تظاهر کنی که خوبی...همیشه تظاهر کنی که راضی هستی.همیشه باید یه نقاب رو صورتت باشه.اما من اون نقابو ندارم.علاقه ای هم ندارم به داشتنش...

با وجود این به خودم افتخار می کنم که یک سال دیگه از عمرم گذشت و من هنوز دروغ نمی گم...من هنوز همرنگ جماعت نشدم...

 سازمخالفم... من هنوز نقاب ندارم...

هه ! باز شروع به نوشتن کردم و آمپرم زد بالا!

تولدم مبارک!!!!

امیدوارم تا سال بعدم پریماه بمونم...نه یه صورتک متظاهر.

اومدم!!!

دیدید به دو هفته نکشید!!! دیدید من همونطور که آمپرم زود میره بالا زودم بر می گرده به حالت اولش!!! دیدید فقط واسه جلب توجه بود!!! دیدید می خواستم خود نمایی کنم!!!! دیدید گفتم من حالی به حالیم!!!! بسه دیگه فحشم ندید!! خودم همه رو قبول دارم!! اینا که چیز جدیدی نیست!! خب عادت می کنید!

اولا اینکه از همه تون تشکر می کنم که تو این مدت بهم سر زدید با اینکه می دونستید نیستم!!

دوما که الان ما مهم هستیم باید به ما همش توجه کنید هی برای ما نظر بذارید! هی به ما سر بزنید باز به ما سر بزنید دوباره سر بزنید!!!

سوما که نمی خوام واسه رفع تکلیف بیاین فوری یه نظر بدین! از شهریور ماه به بعد هر پستی جدیده باید نظر بدید!!!! :دی :دی :دی

چهارم این که خودم می دونم خیلی بی مزه ام!! :دی

 پنجم این که حواستونو جمع کنید!!! من دیگه بیکار نیستما !!! خیلی کار دارم!! انقد کار دارم...!!!!

اگه به خاطراین کنکور لعنتی نبود هیچ وقت نمی رفتم کلاس!

الان هم تست هم شیمی هم دیفرانسیل همه با هم آوار شدن رو سرم باید همش درس بخونم! تازه دیرم رفتم کلاس عقب افتادم کلی!

خلاصه از فردا منتظر همه تون هستم!

فعلا خداحافظ همگی!!



آدم هـا می آینـد...
زنـدگی می کننـد...
می میـرنـد و می رونـد ...
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو...
آن هـنگـام آغـاز می شـود
که آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد..
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو..
چنـان تـه نـشیـن می شـود..
کـه تـــو می میـری..
در حالـی کـه زنــده ای ...!

اعتراف نوشت:کپی از نظر سعیده جون!( http://g-tanhayi.blogsky.com )

سلام بچه ها. من یه مدت دیگه آپ نمی کنم.اصلا نمیام.حالا این یه مدت می تونه 1 ماه باشه یا 2 هفته! وقتی  رو مود نیستم بهتره دور و بر وبلاگم نباشم میترسم یهویی حذفش کنم بعد پشیمون بشم! شرمنده! دوستای با مرام ببخشن!!

مثل آن مسجد بین راهی تنهایم…

هر کس هم که می آید مسافر است...

می شکند …..

هم نمازش را، هم دلم را … و می رود …