دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

دنیای این روزای من...

گاه نوشت های یک مهماندار خواب زده

عناوین یادداشت‌ها

  • نتیجه نوشت!!! چهارشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1391 00:33
    اینجانب رفتم سایت سنجش و بالاخره نتیجه کذایی این کنکور لعنتی رو گرفتم!!! خب نتیجه این شد که مترجمی زبان-رشته ای که دوسش داشتم-البته دانشگاه پیام نور مرکز رشت قبول شدیم!! البته الان خیلی خوشحالم که بالاخره قبول شدم ولی دلم میخواست دانشگاه گیلان قبول شم! اشکالی نداره ولی یادمه چند روز پیشا یکی خیلی غ/؟قمپز :دی در میکرد...
  • یه سوال فنی!!! :دی دوشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1391 21:19
    آقا یه سوال فنی!!! به نظرتون این که سازمان سنجش گفته 21 ام تا 23 ام جواب انتخاب رشته سراسری میاد منظورش دقیقا کی بوده؟ الف: 21 ام ب:22 ام ج:23 ام د:منظور خاصی نداشته ه:24 ام تا 26 ام :دی من که امشب راس ساعت 25 شب میرم سایت سنجش!! باو شما راجع به اینا چی فکر کردین!همه کاراشون با برنامه ریزیه به جون خودم! وقتی گفتن 21...
  • اندر احوالات!!! پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 12:30
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA جونم براتون بگه که...صبح رفتم نت...یعنی اومدم نت نتیجه آزمون آزادمو ببینم که چی کار کردم!!! :دی کار خاصی نکردم اولین رشته ای که انتخاب کرده بودم قبول شدم عمران انزلی! فقط یه چیزی به چشمم خورد که باعث شد یه 10 دیقه ای بخندم! راستش تو یادداشتای قبلی نوشتم که من تا شب قبل...
  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 00:17
    شازده کوچولو می گفت: گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود... اما... ماندنی بود. این بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 00:34
    بعضی وقتا دلت می خواد دستاتو بذاری زیر چونت چشم تو چشم خدا بشی زل بزنی و بهش بگی که چی مثلا...؟؟؟؟؟؟؟؟
  • [ بدون عنوان ] سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 00:08
    الان فهمیدین دیگه جریان چیه! بعدا نوشت:بدترین تولد عمرم بود امسال...:|
  • اعتراف نوشت!!! یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 17:11
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA سلام به همه دوستای نامردم!! آخه این چه نظراییه میذارین واسه من خودتون برین یه بار بخونیین!!! همدردی تونو نخواستم! واقعا که!!! نچ نچ نچ!! حالا بذارین تعریف کنم که چرا نمی اومدم!!راستش من این 2 ماه که نمی اومدم 1 ماهشو خونه...
  • faghat bedunin zendeam!!!be zudi miam!!! :d چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1391 14:27
  • هههههههههههه!!! پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 00:42
    سلام! من پریماه هستم! اینجا گیلانه! من دقیقا ۵۰ دیقه پیش تازه یادم افتاد فردا کنکور آزاد ریاضی دارم!!! آی لاو یو پی ام سی!!! باو چیه اینجوری نگام نکنید دیگه!!! جدا یادم رفته بود جریان دانشگاه آزادو! بیچاره بابامو از وسط مهمونی بلند کردم ساعت ۱۲ شب رفته واس من کافینت پیدا کرده کارت ورود به جلسه بگیره!!!! شانس...
  • I'M BACK...!!! شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 14:32
    تا حالا شده دلتون واسه کامپیوترتون تنگ بشه؟!!! وقتی دوباره صفحه مانیتورو روشن ببینین بخواین دست بندازین دورش بغلش کنین؟!!! :دی ... . . .بعدا نوشت1: چیه؟؟ حالا حتما باید اولین جملم راجع به نتیجه کنکورم باشه؟؟! خب بد نبود باید نتیجش بیاد ببینیم چه گلی به سرمون زدیم!!! بعدا نوشت2:دلم واسه همه تون تنگ شده بود نامردا!!
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 23:03
    خدا جون...فردا کمکم می کنی دیگه...نه؟؟؟
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1391 18:56
    هروقت دیدین پریماه غیبش زده یا نظراتشو جواب نداده تایید کرده بدونین بازم سیم کام پیوترش نیست! اه!
  • مدرسه من.۳ سه‌شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1391 15:28
    میدونی ضد حال یعنی چی؟؟؟ یعنی یه بارتو عمرت هماهنگ کنی با دوستات 2 روز نری مدرسه...بعد صبح ساعت 8 اولین نفری باشی که ناظمتون بهش زنگ می زنه میگه پاشو بیا مدرسه....!!!! بعدشم بقیه نیان از صبح تا ساعت 12:30 بیکار بشینی تو کلاس با چند نفر دیگه! چرا؟؟؟ چون خونه تون اونور خیابون مدرسه ست ! صبح خوابیده بودم دیدم تلفنمون زنگ...
  • اگه به این سوال جواب درست بدید یعنی زمینه ی قاتل شدن رو دارید!!! شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1391 22:54
    بچه ها یه معما می نویسم هرکی تونست جواب درست بده یعنی شدیدا زمینه ی قاتل شدن رو داره! الکی هم نیستاااا!! یه خانمی مادرش می میره.تو مجلس ترحیم مادرش یه پسری رو می بینه و ازش خوشش میاد. بعد چند وقت خواهر خودشو می کشه! چرا؟؟؟!! منتظر جواباتونم!!! نتیجه نوشت: بابا ایول شما همه تون یه پا قاتل بودین واس خودتون!! مثه اینکه...
  • نوروز!!! سه‌شنبه 1 فروردین‌ماه سال 1391 13:02
    هیچی ندارم بگم بچه ها!!! هرچی بنویسم تکراریه! ولی از صمیم قلبم عیدو به همتون تبریک میگم. 13 به در واسه کنکور مام یه سبزه گره بزنید بی زحمت!!! هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم!! فعلا!
  • اندر احوالات!!! پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 21:16
    سلام بچه ها... می خوام یکی از دردناک ترین روزای زندگیمو واستون تعریف کنم!!! میخوام شما هم بدونین این مدت کجا بودم!! وسطای دی ماه بود که موقع شام خوردن احساس کردم یه چیزی تو دندونم گیر کرده! بیشتر که دقت کردم دیدم نصف دندونم نیست...! مامانم گفت:باید بریم دندون پزشکی! هیچی نگفتم ولی اشتهام به کلی کور شد! اصلا از دندون...
  • تقدیم به مجازی ترین دروغگوی دنیا... دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 00:24
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA چشمام از جنس بارونه که می سوزونتش خورشید تورو می بخشمت اما کسی جز من نمی بخشید تورو می بخشمت اما نه این که باز برگردی می خوام یادم بره کی بودی و با من چه ها کردی به تعداد دلای ما به شهر قصه راهی هست گذشتم از گناه تو باور کن خدایی هست غبار کینه رو شستم همه حرفاتو بخشیدم کسی...
  • ولنتاین دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 19:07
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA امروز یه روز خوب بود... چون به علت قطع گاز تمامی مدارس استان گیلان تعطیل بود و کلی کیفور شدیم که دیگه نه دینی امتحان میدیم نه زبان و نه فیزیک...غروبم با خواهری رفتیم بیرون یکم بگردیم دلمون باز شه... بد تر دپرس شدیم...نزدیک ولنتاین... شلوغ...همه دارن واسه همدیگه کادو می...
  • چه عنوانی؟؟؟ خورد تو ذوقم! یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1390 07:53
    خب سلام به همه دقیقا ۱۵ دیقه فرصت دارم کل حرفامو که یه ساعت واسه نوشتنش زحمت کشیدم و ییهو پاک شد بنویسم. سلام! من پریماه هستم! اینجا گیلانه! ما دیروز مسابقه بسکتبال داشتیم و اول شدیم! الان از خوشحالی در پوست خود نمی گنجم! آی دونت لاو یو P.M.C چون آهنگای مسخره ای پخش می کنی که به سلیقه من نمی خوره!! وایییییییی بچه ها...
  • هنوز وایسادیم! شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 01:23
    سلام دوستان!! آره من هنوز زنده ام. ولی به دلایلی که نمخوام بگم چون میخندین بهم (البته بعضیاتون می دونید) نمی تونستم بیام! فقط خواستم بگم ممنون که تو این مدت بهم سر زدین و نظر دادین. بهتون سر می زنم در اسرع وقت! فعلا اوضاع بدجوری خیطه! جواب نظراتم بعدا میدم. فعلا خدافظ! دعا کنید کارنامه هارو دیر بدن....
  • بچه مرتب! چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 01:30
    می خوام بدونم شما هم مثل من بعد از عمری که می خواین کمدتونو مرتب کنین اول با حوصله و عشق تک تک وسایلتونو با احترام ناز می کنین میارین بیرون بعد آخرا که حوصلتون سر رفت وحشیانه همه رو فرو می کنین تو کمد آخرش می بینین کمدتون بی نظم تر از اولش شد؟ ! . . . بعدا نوشت:چیه؟!چرا اینجوری نگام می کنی؟!
  • امان از توهم...! یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 02:17
    من واسه خودم تو کامپیوتر یه فولدری دارم...هروقت اعصابم خورده یا دلم پره میرم اونجا مینویسم... با تاریخ و روز و ساعت و...(بعضی وقتام آب و هوا!!) چند روز پیشا دوباره اومدم بنویسم...صفحه رو که باز کردم دیدم آخرین نوشته مربوط به شهریوره یعنی چی! من خودم موقع مدرسه اومدم چند بار نوشتم یادمه... بعد گفتم شاید توهم زدم! خلاصه...
  • مدرسه من.۲ چهارشنبه 30 آذر‌ماه سال 1390 01:31
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA کلا حس آپ کردن نداشتم این چند مدت...! از احوالات مدرسه هم بخوام بگم...خبر جدیدی نیست...! به همون روال مسخره...نه ببخشید-عادی خودش می گذره! منم دیگه زیاد شلوغ نمی کنم...فقط این خانوم عزیزی-معلم فیزیکمون هر وقت میره پای تخته نور آفتابو از رو ساعتم میندازم چشش!!! هروقتم میگه...
  • این آینده لعنتی. شنبه 19 آذر‌ماه سال 1390 21:25
    پنجشنبه رفتم دفترچه گرفتم واسه کنکور! اعتماد به نفسمو نگاه کنید تورو خدا!!! یه دفترچه گرفتم واس سراسری ریاضی یکیم سراسری زبان.دیگه پیام نورو بی خیال شدم! واقعا اگه قبول می شدم هم نمی رفتم پیام نور!! پیام نور شهر ما هم دانشگاست!!؟ اگه دست من بود...اصلا فقط زبان می گرفتم. چرا آدم تو ایران نمی تونه پی علاقه شو بگیره؟...
  • مدرسه من.1 سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 07:10
    خواستم یه ذره از وضعیت مدرسه مون واستون تعریف کنم که گریه تون در بیاد و خدا رو صد هزار مرتبه شکر کنید که چند سال پیش مدرسه تون تموم شده! خب.اول از محیط مدرسه بگم. ما یه مدرسه 3 طبقه تازه ساخت داریم که تا پارسال فقط مال دبیرستانیا بود واسه همین همیشه صبحی بودیم و مشکلی نبود. الان به خاطر این که یکی از مدارسو دارن می...
  • غلط نامه! جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 01:59
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA اجازه هست بگم غلط کردم؟؟؟ اجازه هست بگم کم آوردم؟؟! خودم تو پست قبلی گفتم که دلم نمی خواد برم. این دیگه ماکزیمم صبر و تحمل من بود. نتونستم دووم بیارم. حق با حاج علی بود... واقعا آدم تو وبلاگش حرف دلشو ننویسه کجا می خواد بنویسه؟! تو دفتر که بعدا مامان جون بیاد بخونه!!؟ اولش...
  • ختم کلام نوشت!!! جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 06:46
    بالاخره تونستم خودمو قانع کنم و بیام حرفی که بایدو بزنم....چه دیر و چه زود باید می رفتم. البته!!! مرداد سال بعد همینجا می بینمتون.این دیگه به مرام شما بستگی داره که منو تا اون موقع یادتون بیاد یا نه! اما من عمرا شما رو فراموش کنم.بدونید که همیشه به یادتون هستم و شمارو مثل دوستای واقعی که اطرافم هستن دوست دارم.واسه...
  • Field of Innocence سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 02:08
    I still remember the world From the eyes of a child هنوز دنیایی را که از منظر یک کودک می دیدم را بیاد دارم Slowly those feelings Were clouded by what I know now و حال آن احساسات کم کم بخاطر چیزهایی که هم اکنون می دانم تیره شده اند Where has my heart gone? قلبم کجا رفته است An uneven trade for the real world تجارتی نا...
  • پرسیدم چه طور بهتر زندگی کنم...؟ شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 20:45
    با کمی مکث جواب داد: گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، و بدون ترس برای آینده آماده شو . ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن ، وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیکه بدانی چطور زندگی کنی . پرسیدم ، آخر …. ، و او بدون اینکه متوجه...
  • ... پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 01:31
    در عرض یک دیقه میشه یه نفرو خرد کرد... در یک ساعت میشه یه نفرو دوست داشت و در یک روز...فقط یک روز میشه عاشق شد... ولی یک عمر طول می کشه تا کسی رو فراموش کرد...